نکاتی برای بهبود رابطه


از لحاظ تاریخی، تنش بین مدیران ارشد مالی (CFOs) و مدیران بازاریابی اغلب ناشی از عدم همسویی حول اهداف بلندمدت در مقابل اهداف کوتاه مدت بوده است.

در حالی که مدیران مالی ملزم به ارائه گزارش های مالی سه ماهه به سهامداران هستند، بازاریابان اغلب بر روی اهداف بلندمدت، مانند ارزش برند – که می تواند انتزاعی باشد، ثابت هستند.

خوشبختانه، نقش مدیر مالی در چند سال گذشته تکامل یافته است، زیرا اکثر مدیران مالی دیگر ناظر سالن تجاری نیستند و نگران کاهش هزینه و نظارت نیستند.

در عوض، بسیاری از مدیران مالی در حال حاضر فعالانه در استراتژی‌های رشد سازمانی که برای مقابله با ضرر در هر محیط اقتصادی طراحی شده‌اند، مشارکت می‌کنند.

در حالت ایده‌آل، این هدف مشترک باید به طور طبیعی با اهداف بسیاری از بازاریابان هماهنگ باشد و در ادامه مسیر هم افزایی ایجاد کند.

با این حال، بسیاری از سازمان ها برای ایجاد تقارن مناسب بین مدیران C-suite و نگهداری داده ها در سیلوها تلاش می کنند.

علاوه بر این، من در گذشته با بسیاری از مدیران ارشد مالی سر و کار داشتم که به سادگی مزایای سئو و تفاوت آن با بازاریابی سنتی را درک نمی کردند.

متأسفانه، برای بسیاری از آژانس‌ها، این امر باعث شده است تا در هنگام تمدید مشتریان و تخصیص بودجه مناسب برای پروژه‌ها، ناامید شوند.

بنابراین، آموزش مدیران ارشد مالی و متخصصان سئو در مورد نقش‌ها و فرآیندهای یکدیگر برای قطع ارتباطی که مانع از همسویی آنها با اهداف و اهداف تجاری یکسان می‌شود، مهم است.

اهمیت CFO و تراز سئو

بر اساس مطالعه‌ای که توسط Deloitte انجام شده، حداقل ۷۳ درصد از سازمان‌هایی که همسویی C-suite را حول معیارهای عملکرد بازاریابی گزارش می‌دهند، رشد درآمد مثبتی در سال گذشته داشته‌اند.

داده‌ها نشان می‌دهند که همسویی شفاف مدیر مالی و بازاریابی حول اهداف، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) و زبان منجر به رشد بیشتر کسب‌وکار می‌شود.

از آنجایی که مدیران ارشد مالی شروع به اولویت دادن به رشد بلندمدت بر کاهش هزینه‌ها می‌کنند، این فرصتی را برای متخصصان سئو ایجاد می‌کند تا در مورد اهداف و استراتژی‌های خود به آنها آموزش دهند و از موارد خود برای تخصیص بودجه بیشتر حمایت کنند.

با در نظر گرفتن این موضوع، ما باید موانعی را شناسایی کنیم که مانع از این جفت شدن طبیعی می شوند و راه هایی را برای غلبه بر این دام ها برای تقارن بهتر بررسی کنیم.

چگونه می توان رابطه بین SEO و CFO را بهبود بخشید

ایجاد یک زبان مشترک

به‌عنوان متخصص سئو، می‌دانیم که بازاریابی ثبات بلندمدت بهتری را به هر سازمانی نسبت به فروش کوتاه‌مدت و یک‌باره ارائه می‌دهد.

با این حال، ارتباط کیفی ارزش برند و وفاداری به یک مدیر مالی مانند توضیح دادن نحوه برنده شدن تیم فوتبال مورد علاقه شما در Super Bowl در سال آینده است.

بدون اعداد واقعی یا درک مشترک از معیارها و اصطلاحات عملکرد بازاریابی، مدیران مالی نمی توانند اهداف تیم SEO را درک کنند.

علاوه بر این، برای متخصصان سئو غیرممکن است که این استراتژی‌ها را بدون ارائه معیارهای مالی ملموس به مدیران مالی، به نتایج تبدیل کنند.

در نهایت، این به تیم سئو بستگی دارد که مدیران مالی را در مورد استراتژی‌هایشان و اینکه چگونه از نظر مالی به کسب‌وکارشان سود می‌رساند، آموزش دهد.

در غیر این صورت، مدیران مالی ممکن است تمایلی به سرمایه گذاری در کمپین هایی که از نظر آنها انتزاعی هستند، نداشته باشند.

متخصصان سئو باید راه‌هایی برای ترجمه معیارهای گسترده از جذب مشتری و تولید سرنخ به تأثیر تجاری مبتنی بر ارزش بیابند.

به عنوان مثال، تخصیص ارزش به سرنخ ها و پیش بینی درآمد آنها به مدیران مالی اجازه می دهد تا بودجه را برنامه ریزی کنند. متخصصان سئو همچنین می‌توانند برای دارایی‌های نامشهود مانند ارزش ویژه برند ارزش قائل شوند تا ارزش آن‌ها را از لحاظی که مدیران مالی می‌دانند، بهتر منتقل کنند.

راه دیگری که متخصصان سئو برای آموزش مدیران مالی نیاز دارند، پیرامون فرآیندهای بودجه است.

به عنوان مثال، بودجه های بازاریابی اغلب در طول کمپین های متعدد مورد استفاده قرار می گیرند که در طول زمان مستهلک می شوند. با این حال، این اغلب در صورت سود و زیان مدیران مالی منعکس نمی شود.

در این مثال، متخصصان سئو باید به طور واضح این ملاحظات را برای مدیران ارشد مالی بیان کنند تا از کاهش بودجه به دلیل استفاده نشدن یا تخصیص نادرست بودجه جلوگیری کنند.

با این وجود، اگر متخصصان سئو و مدیران ارشد مالی بخواهند به یک زبان صحبت کنند، باید اهداف و KPIهای یکسانی را دنبال کنند.

اهداف مشترک ایجاد کنید

اگر واقعاً می‌خواهید همراستایی حول اهداف و زبان مشترک ایجاد کنید، با استفاده از معیارها و KPIهای یکسان برای ردیابی داده‌های عملکرد، با مدیر مالی خود هماهنگ کنید.

در حالی که بازاریابان آزادند تا هر طور که می‌خواهند جزئیات را دریافت کنند، در نهایت، این به مدیران بخش بستگی دارد که روی چند معیار کلیدی به توافق برسند.

به عنوان مثال، این معیارهای کلیدی را می توان مستقیماً به اصطلاحات مالی ترجمه کرد که یک زبان مشترک بین SEO و CFO ایجاد می کند:

  • بازگشت سرمایه (ROI): سود کلی حاصل از یک کمپین بازاریابی SEO.
  • ارزش طول عمر مشتری (CLV): سود خالص تخمینی مشتری در طول رابطه خود با یک شرکت کمک می کند. این تقریباً ارزش های وفاداری یک برند را به مدیران ارشد مالی می گوید.
  • نرخ تبدیل: تعداد افرادی که از یک وب سایت بازدید می کنند و فروش را تکمیل می کنند. این عدد کارایی یک کمپین بازاریابی را تخمین می زند.

با این حال، از آنجایی که مدیران مالی به دنبال استخراج بینش بیشتری از داده‌ها هستند، افزودن ارزش کمی به KPIها نیز به هر دو تیم کمک می‌کند تا با اهداف مشترک – یعنی رشد بلندمدت – هماهنگ شوند. این KPIها ممکن است شامل نفوذ در بازار، جذب سرنخ و قرار گرفتن در معرض برند باشد.

اتصال داده ها

متأسفانه، یکی از بزرگترین موانع برای مدیران مالی مالی و متخصصان سئو این است که مقامات مالی اغلب به سئوکاران به عنوان پولسازان برتر در یک سازمان نگاه نمی کنند.

علاوه بر این، بسیاری از مدیران مالی به سادگی نمی‌دانند سئو چگونه درآمدزایی می‌کند یا به اهداف بلندمدت آنها متصل می‌شود.

خوشبختانه، نرم افزار تجزیه و تحلیل، تخصیص فیزیکی ارزش کمی به کمپین هایی که ارزش تیم بازاریابی را ثابت می کند، آسان تر از همیشه کرده است.

به عنوان مثال، با اختصاص فروش به کمپین‌های بازاریابی فردی در بالای قیف‌های فروش، بازاریابان می‌توانند نشان دهند که چگونه از نظر فیزیکی به یک کسب‌وکار ارزش می‌افزایند.

علاوه بر این، برای کمک به برقراری ارتباط بازگشت سرمایه با مدیران مالی، بازاریابان می‌توانند گزارش‌دهی خط نقطه‌ای را که عملکرد مالی تیم SEO را مستقیماً با تیم مالی به اشتراک می‌گذارد، ترکیب کنند.

به کمپین ها به عنوان یک سبد مالی نگاه کنید

در نهایت، تمرکز ما به سمت تغییر نحوه تفکر مدیران مالی – نه نحوه عملکرد یا توزیع اطلاعات ما متمایل است.

از آنجایی که کارشناسان مالی تمایل دارند به سرمایه گذاری فکر کنند، چرا کمپین های بازاریابی مانند یک سبد سرمایه گذاری ارائه نمی شود؟

با این رویکرد، متخصصان سئو می‌توانند کمپین‌های فردی را به سرمایه‌گذاری در یک پورتفولیو گره بزنند و هرگونه سود و زیان ناشی از هر سرمایه‌گذاری را مستقیماً در بیانیه‌ای به مدیران مالی گزارش دهند.

متخصصان سئو همچنین عاقلانه هستند که نشان دهند این سرمایه گذاری ها چگونه به اهداف مالی بلندمدت کمک می کند و به تجارت آنها کمک می کند.

باز هم، بیشتر این ملاحظات به حل اختلافات در دیدگاه ها بستگی دارد.

با اختصاص ارزش مالی به کمپین ها و معیارهای فردی، متخصصان سئو بهتر می توانند با اهداف مشترک تجاری و استراتژی های رشد که کسب و کار آنها را افزایش می دهد هماهنگ شوند.

و با اثبات پتانسیل رشد تیم سئو، آنها می توانند بودجه لازم را برای بهترین عملکرد خود به دست آورند و در نتیجه مدیر مالی را خوب جلوه دهند.

منابع بیشتر:


تصویر ویژه: fizkes/Shutterstock





منبع

مطالب مرتبط