گوگل در مورد تعداد ایده آل محصولات در یک صفحه در زمینه رتبه بندی


جان مولر از گوگل به این سوال پاسخ داد که چه تعداد لیست محصول در یک صفحه به عنوان بهینه برای اهداف رتبه بندی توصیه می شود.

جان مولر پیشنهاد کرد که بهترین پاسخ را می توان در بررسی سوال از زاویه ای دیگر یافت.

این شخص این سوال را در وب سایت اجتماعی Mastodon مطرح کرد.

او درخواست کرد:

«@johnmu آیا طیف وسیعی از محصولات (مثلا 30 محصول) را در یک صفحه ترجیح می‌دهید، زیرا ارائه بسیاری از محصولات یک عامل رتبه‌بندی است؟

یا، آیا طیف محصول کوچک‌تر و خاص‌تری را ترجیح می‌دهید (مثلاً 2 تا 3 محصول) که از نظر EEAT به تبدیل بیشتر (استرس انتخاب کمتر) کمک می‌کند؟»

جان مولر پیشنهاد کرد که شخصی که این سوال را می پرسد باید سعی کند از منظر قابلیت استفاده به آن سوال پاسخ دهد.

مولر پاسخ داد:

“@beresterk این به نظر چیزی است که من آن را به آزمایش قابلیت استفاده موکول می کنم.”

تست قابلیت استفاده روشی برای آزمایش یک محصول (یا یک صفحه وب در این مورد) با اجازه دادن به مشتریان بالقوه برای تعامل با صفحه وب است.

گوگل چگونه تست قابلیت استفاده را انجام می دهد؟

در یک پادکست گوگل در مورد تست قابلیت استفاده، جنی گوو، محقق UX در گوگل، این بینش را در مورد این عمل ارائه کرد:

“تست قابلیت استفاده برای من مانند افشای مشکلات و افشای مواردی است که واقعاً برای کاربران خوب کار می کند و دلیل آن را درک می کنم.”

مجری برنامه، مصطفی کورتولدو، طراح ارشد UX در کروم (در آن زمان)، پرسید:

“چگونه کسی شروع به تحقیق می کند، مثلاً اگر چیزی در مورد آن نمی داند؟”

جنی پاسخ داد:

“اگر به محصول خود فکر می کنید، همانطور که در آن مرحله از تحقیق در حال توسعه آن هستید، پس بسیار عالی است که مردم از آن برای کارهایی استفاده کنند که شما برای آن برنامه ریزی می کنید.

بنابراین، حتی اگر دوستان، خانواده، حتی اگر افراد حاضر در دفتر باشند، بسیار عالی است که محصول خود را در معرض چنین افرادی قرار دهید تا بتوانید اتفاقات را تماشا کنید.

و در تست قابلیت استفاده، ما واقعاً به دنبال مشکلاتی هستیم که مردم در آن قرار می گیرند و چه چیزی برای آنها خوب است و چرا برای آنها خوب کار می کند.

… شما آن چیزها را در حین کار خواهید دید.

… و بنابراین شما معمولاً نوع مهم ترین سفرهای کاربر خود را شناسایی می کنید و از آنها می خواهید در این مسیر قدم بردارند.

و اغلب، چیزی شبیه به زبانی است که شما استفاده می کنید. ما به آن محتوا می گوییم، می دانید، کلماتی که روی دکمه دارید یا جایی که چیزی را در آن قرار داده اید، که برای اکثر افراد دیگر معنی ندارد.”

او همچنین پیشنهاد کرد که آزمایش‌کنندگان دوستان و خانواده ممکن است دارای سوگیری باشند، بنابراین خوب است در برخی مواقع با افراد خارج از آن حلقه‌ها آزمایش کنید تا نتیجه بی‌طرف‌تری به دست آورید.

یک راه عالی برای انجام تست قابلیت استفاده در یک وب سایت، استفاده از ابزار رایگان تجزیه و تحلیل رفتار کاربر Microsoft Clarity است.

هدف Microsoft Clarity این است که نشان دهد مردم چگونه با یک وب سایت تعامل دارند، مانند درک اینکه کاربران قبل از رها کردن یک صفحه وب تا چه حد پیمایش می کنند و سایر بینش های مشابه.

مایکروسافت یک پست وبلاگی منتشر کرد که نحوه اشکال زدایی قابلیت استفاده وب سایت را نشان می دهد.

آنها سه حوزه را ارائه کردند که در آن Clarity به بهبود قابلیت استفاده و تجربه کاربر کمک می کند:

  1. افزایش قابلیت کشف محصول
  2. بهبود ناوبری سایت
  3. ساخت یک طراحی واکنشگرا

به عنوان مثال، Clarity مواردی مانند کلیک‌های مرده را نشان می‌دهد که نشان‌دهنده قطع ارتباط کاربران در قسمت خاصی از صفحه است. پیمایش بیش از حد یکی دیگر از نشانه های UX ضعیف است.

گوگل چه چیزی را ترجیح می دهد؟

با چرخش به سؤال در مورد تعداد محصولات استفاده شده در یک صفحه، زیرمتن پاسخ مولر می تواند شناسایی تعداد محصولات در یک صفحه باشد. برای کاربر بهینه است.

ماهیت سئو به طور کلی به عنوان بهینه سازی یک صفحه وب برای اهداف رتبه بندی دیده می شود، به این معنی که گوگل چه چیزی را ترجیح می دهد.

بنابراین شخصی که این سوال را می‌پرسد به پیشنهاد مولر با دوبرابر کردن بررسی اولویت‌های گوگل پاسخ داد.

او درخواست کرد:

“@johnmu از پاسخگویی متشکرم، قدردانی کنید!

از طرف نرخ تبدیل: بله!

از نظر رتبه بندی SERP، گوگل چه چیزی را ترجیح می دهد یا چه چیزی را توصیه می کنید؟

یا آیا گوگل در نهایت به نرخ تبدیل نگاه می کند تا تصمیم بگیرد که کدام صفحه (فروشگاه) شایسته رتبه برتر در رتبه بندی است؟

آیا من قبلاً به سؤال خودم پاسخ می دهم؟»

جان مولر پاسخ داد:

«@beresterk من فکر نمی‌کنم Google به خودی خود اولویتی داشته باشد.

تقریباً مطمئن است که همه چیز به طور ماهرانه ای متفاوت است، اما این احتمالاً بیشتر حکایتی است و نه از نظر طراحی.

آن را امتحان کنید.

من تصور می‌کنم که بیشترین تأثیر واقعاً روی سمت کاربر است، که بیشتر از هر چیز دیگری به نتیجه شما مربوط می‌شود.»

مولر با توصیه به فرد برای بررسی تست قابلیت استفاده به منظور درک بهتر تعداد ایده آل محصولات برای استفاده در یک صفحه وب، منحرف نشد.

او تأیید کرد که صفحات ممکن است بسته به تعداد محصولات موجود در صفحه، یعنی تغییرات در محتوا، رتبه متفاوتی داشته باشند.

اما او پیشنهاد کرد که این تغییرات از روی طراحی نیست، به این معنی که شاید این یک چیز از نوع سیگنال رتبه بندی نیست. فقط گوگل به محتوا پاسخ می دهد.

این پاسخ خوبی از سوی مولر است، زیرا یادآوری می‌کند که بهینه‌سازی برای گوگل همیشه به این نیست که گوگل چگونه ممکن است به یک تغییر واکنش نشان دهد.

این ممکن است در زمینه سئو غیر منطقی به نظر برسد، اما گوگل سیگنال های بسیار بیشتری دارد که اکنون به تجربه کاربر مربوط می شود، مانند الگوریتم سیستم بررسی.

بنابراین خوب است که با بررسی یک مشکل از بافت کاربر، سئو را متعادل کنید.

پرسش و پاسخ ماستودون را اینجا بخوانید:

آیا طیف وسیعی از محصولات (مثلا 30 محصول) را در یک صفحه ترجیح می دهید؟





منبع

مطالب مرتبط